معنای غیر استقلالیمعنای غیر استقلالی، معنای محتاج به غیر خود است. ۱ - تعریفمعنای غیر استقلالی، مقابل معنای استقلالی بوده و عبارت است از معنایی که از خود استقلال نداشته و به غیر احتیاج دارد؛ به بیان دیگر، مفهومی است که بدون وجود مفهوم دیگر قابل تصور نیست، همانند معانی حروف که ذاتاً غیر مستقل میباشد، مثل: معنای «مِن» و «الی» در جمله «سرت من البصرة الی الکوفة» که بدون مفهوم سیر، بصره و کوفه قابل تصور نیست. [۱]
شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص۴۳.
۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۵۷، برگرفته از مقاله «معنای غیر استقلالی». ردههای این صفحه : معانی الفاظ
|